مقاله سرا

این وبلاگ حاوی مقاله های بسیار کاربردی میباشد امیدواریم نهایت استفاده از آنها را ببرید

مقاله سرا

این وبلاگ حاوی مقاله های بسیار کاربردی میباشد امیدواریم نهایت استفاده از آنها را ببرید

اهمیت ورزش در اسلام

اهمیت ورزش در اسلام  :

امروزه ورزش یکی از اموری است که به عناوین مختلف در جهان مطرح شده و گروه زیادی به اشکال گوناگون با آن سرو کار دارند. برخی از مردم، ورزشکار حرفه ای اند و گروهی ورزشکار آماتور. گروهی طرفدار و علاقه مند به ورزش و دیدن برنامه ها، مسابقات و نمایش های ورزشی بوده، وعده ای نیز از راه ورزش امور زندگی خویش را می گذرانند.

وزارتخانه ها و ادارات ورزشی فراوانی تاسیس شده و مخارج زیادی صرف ورزش، ساختن استادیوم ها، مجتمع ها و باشگاه های ورزشی و نیز تهیه وسائل و لباس های ورزشی و یا تماشای مسابقات ورزشی می شود. بخش های قابل توجهی از برنامه های تلویزیون، رادیو، مجلات و سایر رسانه های گروهی، به ورزشی و اخبار ورزشی اختصاص دارد و خلاصه ورزش یکی از اموری است که در جهان به صورت جدّی مطرح بوده و از جهات مختلف دارای اهمیت می باشد، از جمله:

1- امروزه یکی از مشکلات جامعه بشری، مساله بی کاری و عوارض ناشی از آن است. بی کاری، به ویژه برای نوجوانان و جوانان و به خصوص در ایام تعطیلات تابستانی مدارس و مراکز آموزشی، بسیار خطرناک و مضرّ است و باید با آن مبارزه شده، یا به نحوی اوقات بی کاری را پر نمود که مفید بوده و یا لااقل مضر نباشد. بسیاری از انحرافات، از قبیل: اعتیاد به مواد مخدر، دزدی و ایجاد مزاحمت، دعواها و درگیری های خیابانی، انحرافات جنسی و ... زاییده بی کاری و ولگردی است.

مرحوم شهید مطهری در کتاب تعلیم و تربیت در اسلام، مطلبی تحت عنوان "زن و غیبت" دارد و می فرماید:

"زن ها در قدیم مشهور بودند که زیاد غیببت می کنند. شاید این به عنوان یک خصلت زنانه معروف شده بود که زن طبیعتش این است و جنساً غیبت کن است؛ در صورتی که چنین چیزی نیست، زن و مرد فرق نمی کنند. علتش این بود که زن – مخصوصاً زن های متعیّنات، زن هایی که کلفت داشته اند و در خانه، همه کارهایشان را کلفت و نوکر انجام می دادند- هیچ شغلی و هیچ کاری، نه داخلی و نه خارجی نداشت، صبح تا شب باید بنشیند و هیچ کاری نکند. کتاب هم که مطالعه نمی کرده و اهل علم هم که نبوده، باید یک زن هم شان خود پیدا کند، با آن زن چه کند؟ راهی غیر از غیبت کردن به رویشان باز نبوده، و این برایشان یک امر ضروری بوده؛ یعنی اگر غیبت نمی کردند، واقعاً بدبخت و بی چاره بودند."

شاید به واسطه جلوگیری از همین عوارض سوء بی کاری باشد که می بینیم در اسلام از "کار و انسان شاغل" بسیار تجلیل شده است. احادیث فراوانی در این زمینه وارد شده که توجه شما را به برخی از آن احادیث جلب می نمایم:

امام علی علیه السلام فرمود:

"اِنَّ اللّهَ یُحِبُّ المُحتَرِفَ الاَمینَ؛

خداوند، انسان امینی را که دارای حرفه است[و به آن اشتغال دارد] دوست می دارد."
رسول خدا صلی علیه واله فرمود:

اَلکادُّ لِعِیالِهِ کَالمُجاهِدِ فی سَبیلِ اللهِ؛

کسی که خود را برای اداره زندگی اش به مشقت می اندازد، مانند کسی است که در راه خدا جهاد می کند."

رسول اکرم صلی علیه واله فرمود:

"مَلعُونُ مَن القی کَلَّهُ عَلَی النّاسِ؛

هر کس که سنگینی [اقتصادی] خود را بر دوش مردم بیندازد، ملعون است."

بدون شک، مردم و کشور باید در پی ایجاد کار و اشتغال سالم برای همه باشند، ولی آیا همیشه امکان اشتغال برای همه و به ویژه جوانان و نوجوانان فراهم است؟ اگر این امکان فراهم نشد، تکلیف چیست؟ آیا ایجاد سرگرمی های سالم و مفید نمی تواند از بسیاری انحرافات جلوگیری کند؟

1- ورزش یکی از مفیدترین و سالم ترین سرگرمی هایی است که می تواند اوقات فراغت جوانان و نوجوانان را پر کند.

2- ورزش، کسالت و تنبلی را از انسان زدوده و به وی نشاط و شادابی بخشیده، او را برای انجام کارهای و وظایف فردی و اجتماعی آماده نموده و اخلاقش را بهبود می بخشد.
3- ورزش، روحیه شجاعت، از خود گذشتگی، مبارزه با ظلم و ظالم و دفاع از مظلوم را در انسان تقویت نموده، اراده وی را قوی می سازد.

4- ورزش، توان رزمی انسان را افزایش می دهد. بالا بودن توان جسمانی نیروهای نظامی و رزمی، تنها در زمان های گذشته که جنگ ها با سلاح های سرد صورت می گرفت، مورد توجه نبوده، بلکه امروزه نیز حائز اهمیت فراوان است و تمرینات بدنی قسمت عمده ای از آموزش های نظامیان و به ویژه کماندوها و نیروهای ویژه را تشکیل می دهد. همچنین افرادی که از نقطه نظر بدنی و جسمانی، ضعیف و یا ناقص باشند، در ارتش پذیرفته نشده و گاه از خدمت سربازی نیز معاف می گردند.

5- اهمیت سلامتی و توانمندی جسمانی بر کسی پوشیده نیست.

پیامبر گرامی اسلام صلی علیه واله در باره حق بدن بر انسان می فرماید:
"اِنَّ لِرَبِّکَ عَلَیکَ حَقّاً، وَ اِنَّ لِجَسَدِکَ عَلَیکَ حَقّاً وَ لاَ هلِکَ عَلَیکَ حَقّاً؛
پروردگارت بر تو حقی دارد، و بدنت بر تو حقی دارد، و خانواده ات[نیز] بر تو حقی دارد."
آن چه در این حدیث ارزنده قابل توجه است، این است که پیامبر بزرگوار اسلام، تا بدان پایه برای جسم و بدن ارزش و اهمیت قابل است که حق بدن را در ردیف حق پروردگار [آن هم بلافاصله بعد از آن] و در کنار حق خانواده [و حتی قبل از آن] ذکر می فرماید. زمانی انسان می تواند حق پروردگار و خانواده خویش را به بهترین نحوی ادا کند، که از بدنی سالم و نیرومند برخوردار باشد.

ورزش، کمک شایانی به ایجاد و تقویت سلامتی جسمانی و روانی می کند، و افرادی که با روش صحیح ورزش می کنند و یا دارای کارهای با تحرک می باشند، سالم تر بوده و عمرشان از افرادی که کارهای بدون تحرک دارند بیشتر است.
شهید دکتر سیدرضا پاک نژاد در کتاب اولین دانشگاه و آخرین پیامبر می نویسد:
"عضلات در حال ورزش10 تا 18 برابر در حال استراحت احتیاج به خون دارند،20دفعه بیشتر قند و اکسیژن مصرف می نمایند،50 بار زیادتر گازکربنیک دفع می نمایند، و با توجه به همین ارقام، اهمیت کار قلب هنگام ورزش روشن می گردد... .
در واکنش قلب در برابر کار عضلانی، مشاهده می شود ضربان های دبی، حجم خون، فشار خون و حتی ترکیبات فیزیکو شیمیایی خون را دگرگون می سازد. ضربان قلب هنگام کار بدنی، یعنی زمانی که عضلات را به فعالیت می داریم، 2- 3 و حتی 4 برابر، و امکان دارد به 200 ضربه در دقیقه برسد. حجم خون 2- 3 برابر و دبی قلب 6- 7 و حتی 8 برابر و گاه زیادتر شود و دبی قلب از 4 لیتر در دقیقه ممکن است به 30 تا 35 لیتر در دقیقه برسد، در صورتی که دبی قلب شخص سالم و ورزیده در حال معمولی 25 لیتر است... .
حجم قلب ورزش کاران و کارگرانی که کار بدنی سنگینی دارند، بدون شک افزایش می یابد، اما این افزایش به عقیده بسیاری، فیزیولوژیک و کاملاً طبیعی است. در اثر فعالیت بدن، حجم قلب افزایش می یابد، زیرا جدار بطن ها به ویژه بطن چپ ضخیم می شوند؛ یعنی همان طور که عضلات بازو در اثر ورزش یا ابتلا به برخی بیماری ها قوی می شود، عضلات قلب هم در اثر کار، قوی می گردد و در نتیجه قدرت انقباض قلب زیاد می شود... ."

وی در بخش دیگری از کتابش، در باره فواید ورزش چنین می نگارد:
1- قدرت انقباض و نظم ضربان قلب پس از مدتی ورزش کردن بهتر می شود... .
2- گنجایش ریه ها بیشتر می گردد و در نتیجه، اکسیژن بهتری و بیش تری به بدن می رسد... ورزش صحیح و معتدل و متناسب با مزاج، سبب نظم و ثبات حرکات تنفس می گردد و تنفس عمیق تر، ولی شمارش آن کم تر می شود.
3- هر چه شخص ورزیده تر باشد، مقدار سوخت بدنش نقصان می یابد؛ یعنی درحقیقت در اثر مدتی ورزش کردن، بدن بهتر از مواد غذایی خود استفاده می کند.
4- رشد و نمو بهتر انجام می گیرد، زیرا اکسیژن بهتر و بیشتر به تمام نسوج می رسد و در نتیجه، فعالیت غدد داخلی افزوده شده و بنابر عقیده ای در عضلانی که فعالیت می کنند، موادی ایجاد می شوند که به رشد و نمو کمک می نماید.
5- قوّه جذب و دفع بهتر می شود.

6- بدن عادت می کند در برابر مختصر فعالیت، ناگهان نفس تنگی پیش نیاید و ضربان قلب زیاد نشود و دیرتر خسته گردد و عرق نماید.

7- هماهنگی بین اعصاب و مراکز عصبی و تقویت اعصاب، ایجاد شده و کارهای فکری، آسان تر می شود."

در کتاب زن و ورزش نیز در باره فواید ورزش چنین آمده است:
"بدن انسان بر خلاف ماشین یا هر وسیله دیگر که بر اثرکار و فعالیت مستهلک می گردد، با کار جان گرفته و توانایی بیش تری کسب می نماید. در زمان های گذشته، حرکت و تمرین های بدنی، بخشی از کار روزانه فرد به شمار می رفت، اما امروزه بر اثر پیش رفت تکنولوژی و ماشین، باید بیش تر از گذشته در جستجوی حرکت بود، و هر فرد بایستی آن را در برنامه روزانه خود بگنجاند... .

تنفس و یا نفس کشیدن وسیله ای است که با آن، اکسیژن به همه بدن می رسد و مواد زاید و اکسیده به بیرون ریخته می شود. در خلال تمرین، میزان نفس کشیدن افزایش می یابد. شخصی که بدنش تربیت شده با تمرین های ورزشی است، آهسته تر وعمیق تر از افراد دیگر نفس می کشد، فشارهای وارد بر سیستم تنفسی خویش را با تلاش کم تر و کارایی بیش تر پاسخ گوست.

تمرین ها به دستگاه هاضمه به دو طریق کمک می کنند:
1- به علت پی آمد نیاز بدن به غذا، اشتها را افزایش می دهند؛
2- حرکت اندام های هاضمه تسریع می شود و حرکات دودی شکل معده – که موجب هضم غذا می گردد – سریع تر و راحت تر صورت می گیرد.
تمرین های ورزشی، عمل تخلیه را بهبود و از یبوست پیش گیری می کند. حرکات دودی شکل افزایش می یابد و در نتیجه، روند ترشحات بدن کار آمدتر تنظیم می شوند. به طور کلی افرادی که فعالیت های جسمانی بیش تری دارند، کم تر از افراد کم حرکت، به بیماری سنگ کلیه و اختلالات مشابه به آن مبتلا می شوند.
بسیاری از مواد زاید، از طریق غدد عرق در پوست بدن بیرون ریخته می شود. این فرایند با تمرین های شدید ورزشی تسریع می شود؛ علاوه بر این، عرق کردن باعث تمیز شدن پوست می گردد.

ارزش دیگر تمرین های ورزشی، در افزایش تولید سلول های قرمز خون در بافت های لنفاوی استخوان است. شمارش هموگلوبین خون بر اثر فعالیت بالا می رود. تمرین ها از بالا رفت فشار خون جلوگیری می کند."

به طور کلی نقش ورزش در سلامتی انسان آن قدر زیاد است که امروزه بسیاری از بیماری ها را با ورزش مداوا می کنند، که به این شیوه مداوا "ورزش درمانی" گفته می شود.
6- امروزه ورزش در سطح بین المللی، بعد سیاسی نیز به خود گرفته است. گاه اتفاق می افتد کشوری که بیش تر مردم حتی نام آن را نشنیده اند، یک باره در جهان مطرح شده و به واسطه پیروزی های ورزشی، نامش در صفحه اول روزنامه های جهان و صدر اخبار قرار می گیرد. شرکت و یا عدم شرکت تیم های ورزشی یک کشور در یک کشور دیگر نیز، گاه جنبه سیاسی داشته و به معنای دوستی، دوشمنی، اعتراض و ... تلقی می شود.
7- در انسان غریزه قدرت طلبی، برتری جویی و مبارزه وجود دارد. ورزش و مسابقات ورزشی اگر در محیط و جوّ سالم برگزار شوند، زمینه اشباع این غریزه از طریق صحیح را فراهم می سازند. اگر این غریزه و سایر غرایز، کنترل نشده و به مسیر صحیح هدایت نشوند، برای جامعه بشری مشکل ساز و مساله آفرین خواهند بود.
ورزش، توان انسان را برای انجام کارهای روزمره شخصی و اجتماعی بالا می برد، حتی عباداتی از قبیل نماز، روزه، حج و جهاد نیز با بدنی سالم و نیرومند، بهتر. بیش تر و راحت تر جامه عمل به خود می پوشند.

8- انسان مایل است با دیگران باشد و با آنان بیامیزد. این غریزه و یا تمایل شدید را می توان از طریق ورزش بر آورده ساخت. در ورزش، در زمینه نیل به ارزش های اجتماعی دیگری نیز، چون کار گروهی، وفاداری، روحیه ورزش کاری می توان توفیق یافت. محیط صمیمانه و مطلوب ورزشی، اغلب فرصتی مناسب برای ایجاد روابط انسانی و شکل گیری دوستی هاست.

9- ورزش به انسان تحرک می بخشد و حرکت و تحرک به ویژه در کودکان لازمه رشد است. اگر عضو نیرومندی از اعضای بدن یک ورزش کار را چندین ماه در گچ قرار دهند و تحرک را از آن سلب نمایند، ضعیف و لاغر خواهد شد. اگر جنبش بدن کم شود، دفاع بدن کم و ضعیف می گردد، و همچنان که داشتن تحرک و ورزش موجب سلامتی بدن و طول عمر می گردد، نداشتن تحرک نیز موجب مرگ زود رس می شود.

ویژگیهای وزرشکار مسلمان

ایمان: اولین خصوصیت یک ورزشکار مسلمان، ایمان و تقوای اوست. نیرومند بودن به تنهایی از نظر اسلام ارزشی ندارد.

آن چه معیار ارزش است، تقوا است. خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:
"انّ اکرمکم عندالله اتقیلکم؛

گرامی ترین شما نزد خدا، پرهیزکارترین شماست."

البته انسان پرهیزکار و با ایمان، هر چه قوی تر و نیرومندتر باشد، بهتر است، اما قوی بودن به تنهایی کافی نبوده و ملاک ارزش نخواهد بود؛ از این رو در حدیث نبوی می خوانیم:

"المومن القوی خیر و احب من المومن ضّعیف؛

شخص با ایمان قوی و نیرومند، از شخص با ایمان ضعیف بهتر و دوست داشتنی تر است."

در این حدیث، ابتدا کلمه "المومن" آورده شده و سپس کلمه "القوی" یا "الضّعیف"، و انسان با ایمان با یک انسان با ایمان دیگر مقایسه شده است، نه با یک انسان فاقد ایمان، زیرا انسان فاقد ایمان، ارزشی ندارد.
نکته جالب توجه، این که انسان با ایمان اگر نیرومند و سالم باشد، می توند منشا آثار خیر بیش تری باشد و حتی بهتر و بیش تر عبادت کند و یا جهاد نماید. در این جا توجه شما را به قسمتی از رهنمودهای امام خمینی (ره) در این خصوص جلب می نمایم:

"آن چه که پشتوانه ملت است، پشتوانه اسلام است. آن مردهای با ایمان هستند، ورزش کاران با ایمان هستند، روحانی با ایمان و دانشگاهی با ایمان و ... این ها می توانند پشتوانه یک ملت باشند و نگذارند دست های خائنانه کسانی که گاه می خواهند همه چیز ما را ببرند، قدرت مادّی ما، قدرت معنوی ما را از بین ببرند."
ایشان در ضمن بیان وظیفه ورزش کاران فرمودند:

ورزش کاران دو وظیفه دارند: یکی ورزش جسمانی برای قوه پیدا کردن و قدرت پیدا کردن ... یکی هم پرورش روحانی، که اگر پرورش روحانی در انسان پیدا بشود، آن وقت قدرت جسمانی اش مضاعف می شود. شما کوشش کنید که آن قدرت را هم که قدرت الهی است، قدرت هم به برکت اسلام و به برکت مولا امیرالمومنین علیه السلام در شما پیدا شود. که یک مرد روحانی قوی و جسمانی قوی بشوید، که هم جانب روحتان قوی باشد و هم جانب جسمتان قوی باشد."

 امین بودن: ورزش کار مسلمان باید امین باشد. در مواردی از آیات قرآنی، "قوی بودن" با "امین بودن" قرین شده و گویا مکمّل یکدیگر دانسته شده اند.
یکی از آن موارد، داستان حضرت موسی علیه السلام و دختران حضرت شعیب علیه السلام است.

وقتی "صفورا"، دختر حضرت شعیب علیه السلام می خواهد حضرت موسی علیه السلام را برای استخدام شدن به پدر خود پیش نهاد کند، به دو ویژگی مثبت وی اشاره نموده و می گوید:

"یا ابت استاجره انّ خیر من استاجرت القوی الامین؛

پدرجان! موسی را استخدام نما، زیرا بهترین کسی که می توانی استخدام کنی، کسی است که قوی و امین باشد."

به طور کلی اگر کسی قوی باشد، ولی امین نباشد، از کسی که ضعیف است، ولی او هم امین است، خطرناک تر خواهد بود.

مورد دیگر، داستان حضرت سلیمان و بلقیس است. آن جا که حضرت سلیمان می خواهد به سرعت تخت بلقیس را از سرزمین سبا به کاخ خود بیاورد، می گوید: کدام یک از شما درباریان، تخت بلقیس را قبل از آن که تسلیم امر من شوند، نزد من خواهد آورد؟ عفریتی از جن می گوید:

"انا اتیک به قبل ان تقوم من مقامک؛

من پیش از این که از جایت بلند شوی، آن را نزد خواهم آورد."

و آن گاه اضافه می کند:

"و انی علیه لقوی امین؛

و من بر این کار، قوی و امین هستم."

و بدین ترتیب، خود را قوی و امین معرفی نموده و قوّت را در کنار امانت به کار می برد.
3- دانش و بینش: ورزشکار مسلمان باید دارای دانش و بینش وسیع باشد. ورزش کار مسلمان، همچنان که از نظر جسمی، قوی و نیرومند است، از جهت علمی نیز باید توانا و نیرومند باشد. متاسفانه اکثر ورزش کاران مسلمان، از این نکته غافل بوده و هنگامی که وارد گود ورزش می شوند، درس، بحث، مطالعه و تحقیق را کنار می گذارند. نیرومندی بدنی و علمی برای یک انسان، بسان دو بال برای یک پرنده اند. پرنده هنگامی می تواند اوج گیرد که دو بال نیرومند داشته باشد، و داشتن یک بال- هر چند قوی و نیرومند- برای او کافی نیست. در قرآن حکیم، در این خصوص چنین می خوانیم:

"وزاده بسطة فی العلم و الجسم؛

و او را [طالوت را] در دانش و قوت جسم فزونی بخشیده است."

در باره حضرت داوود علیه السلام نیز که جوانی نیرومند و با ایمان بوده و به همین مناسبت توانسته بود بزرگ ترین رهبر کافران را به قتل رساند، می فرماید:
"و قتل داوود جالوت و اتاه الله الملک و الحکمة و علّمه ممّا یشاء؛

و "داوود"، "جالوت" را کشت، و خداوند حکومت و دانش را به او بخشید، و از آن چه می خواست به او تعلیم داد."

همچنین در باره او می فرماید:

"وشددنا ملکه و اتیناه الحکمة؛

ما پایه حکومت او را محکم ساختیم و به او دانش دادیم."

چنان که ملاحظه می شود، داوود علیه السلام از ایمان و قدرت بدنی کافی برخوردار بوده است؛ بنابراین، لازم است که از نظر علم و دانش هم به اندازه کافی نیرومند شود، تا آمادگی رهبری را پیدا کند. خداوند این علم و دانش را نیز خود به او تعلیم داده و ارزانی می دارد.

گویا از نظر قرآن، نوعی ارتباط بین کمال جسمانی و آمادگی، جهت کسب دانش، بینش، حکومت و قضاوت وجود دارد؛ از این رو درباره برخی از پیامبران بزرگ چنین می فرماید:

"و لمّا بلغ اشدّه اتیناه حکما و علما؛

و هنگامی که [یوسف] به مرحله بلوغ و قوّت رسید، ما "حکم" و "علم" به او دادیم."

"و لما بلغ اشدّه و استوی اتیناه حکما و علماً؛

هنگامی که [موسی] نیرومند و کامل شد، حکمت و دانش به او دادیم."

همچنین در قرآن می خوانیم: وقتی حضرت سلیمان به درباریان خود می گوید: چه کسی تخت بلقیس را قبل از آن که تسلیم امر من شود، نزد من خواهد آورد؟ عفریتی از جن می گوید: "من پیش از این که از جانب بلند شوی، آن را نزد تو خواهم آورد"، ولی کسی که دارای قدرت فوق العاده ای است می گوید:

"انا اتیک به قبل آن یرتدّ الیک طرفک؛

من پیش از آن که چشم بر هم زنی، آن را بدین جا خواهم آورد."
و چنین نیز می کند. خداوند در قرآن این شخص توانا را دارای دانش معرفی نموده و می فرماید:

"قال الّذی عنده علم من الکتاب؛

و آن کسی که به علم و دانش کتاب [الهی] دانا بود گفت."

در روایات اسلامی نیز به دانش پژوهی ورزش کار اهمیت داده شده است؛ به عنوان نمونه، می بینیم در حدیث نبوی نه تنها آموزش کتابت و سواد یکی از وظایف پدر نسبت به فرزند پسر، دانسته شده، بلکه بر آموزش دو ورزش شنا و تیراندازی، که
این دو نیز از وظایف پدر می باشند مقدّم شده است:

"حقّ الولد علی والده آن یعلمه الکتابة و السّباحة و الرّمایة و ان لا یرزقه الا طیّبا؛
حق فرزند [پسر] برعهده پدرش این است که به او نوشتن و شنا کردن و تیراندازی نمودن را آموزش داده و جز از راه حلال، روزی او را تامین نکند."

در کتاب گفتار وعّاظ، به نقل از کتاب معالم الزّلفی سیّدهاشم بحرینی (ره) آمده:
"امام حسن و امام حسین علیه السلام در سنین کودکی نزد حضرت علی علیه السلام آمده، از وی خواستند بین آن ها در کشتی گرفتن قضاوت کند. آن حضرت فرمود: به جای این کار بروید خط بنویسید."

شاید آن حضرت خواسته با این برخورد، به فرزندان خود بفهماند که آن چه از زور بازو مهم تر است، علم و هنر باشد، نه این که بخواهد کشتی را نفی کند، زیرا می دانیم آن ها در حضور رسول خدا صلی الله علیه و اله با یکدیگر کشتی می گرفتند و آن حضرت نیز به تشویقشان می پرداخت.

4- سبقت در کار خیر: به طور معمول پیشی گرفتن و برنده شدن در مسابقات و رقابت های ورزشی، برای ورزش کاران از اهمیت خاصی برخوردار است، که البته اشکالی هم ندارد، ولی ورزشکار مسلمان باید به مسابقه در امور خیریّه و برنده شدن در آن، بیش از برنده شده در مسابقات ورزشی اهمیت بدهد. خداوند متعال در قرآن، در باره ایمان آورندگان می فرماید:

"اولئک یسارعون فی الخیرات و هم لها سابقون؛

آن ها در سعادت و خیرات تعجیل می کنند، و اینان هستند که به کارهای نیکو سبقت می جویند."

همچنین در توصیف پیامیرانی همچون ابراهیم، لوط، اسحق، یعقوب، نوح، داود، سلیمان، ایّوب، اسماعیل، ادریس، ذوالکفل، یونس و زکریّا می فرماید:

"انّهم کانوا یسارعون فی الخیرات؛

آن ها در کارهای خیر تعجیل می کردند."

5- حمایت از مظلوم: ورزش کار نباید به منظور زور گویی به دیگران و دست یافتن به آن چه حق او نیست ورزش کند، بلکه باید از زورگویی پرهیز نموده و دارای روحیه دفاع از مظلوم در برابر ظالم باشد. حضرت علی علیه السلام در وصیّت خویش به دو فرزند بزرگوارش، امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام می فرماید:
"کونا للظّالم خصماً و للمظلوم عونا؛

هماره دشمن ظالم و یاور مظلوم باشید."

همان گونه که شاعر می گوید:

شکرانه بازوی توانا بگرفتن دست ناتوان است

ورزش کار باید شکرانه بازوی توانای خویش را، دفاع از مظلوم قرار داده و خود را از صف ظالمان و ستم پیشگان کنار بکشد. حضرت موسی علیه السلام که جوانی نیرومند بود، می تواند در این زمینه، الگوی مناسبی برای ورزش کاران آزاده و مسلمان باشد. او وقتی می بیند یکی از غبطیان، که از ماموران دربار فرعون بود، شخص با ایمانی از بنی اسرائیل را به باد کتک گرفته و او نیز قادر به دفاع از خویشتن نبوده، از وی یاری می طلبد، به یاری مظلوم می شتابد و با مشتی که برسینه ظالم می کوبد، وی را از پای در می آورد، ولی اکنون با کشتن او خود را به فتنه فرعونیان گرفتار کرده بود، به درگاه خدا استغفار نمود:

"قال ربّ انّی ظلمت نفسی فاغفرلی فغفر له انّه هو الغفور الرّحیم؛
[موسی] گفت: خدایا من برخویش ستم روا داشتم، از من درگذر؛ خدا هم از او در گذشت، که او بسیار آمرزنده و مهربان است."

وقتی خدا از او در گذشت و نجاتش داد، موسی عرض کرد: پررودگارا! به شکرانه این نعمت که به من عطا فرمودی،"من هم هرگز یاور گناه کاران نخواهیم بود":
"قال ربّ بما انعمت علی فلن اکون ظهیر للمجرمین؛

[موسی باز] گفت: پروردگارا! به شکرانه این نعمت (نیرو) که به من عطا فرمودی، من هرگز یاور بدکاران نخواهم بود."

وی هنگامی که از چنگ فرعونیان گریخت و در نزدیکی شهر مدین برسر چاهی رسید و دید که چوپانان گردن کلفت بر سرچاه ریخته و به دو دختر جوان و محجوب نوبت نمی دهند تا گوسفندان خود را سیراب سازند، باز هم ستم را تحمّل ننموده و به یاری دختران ستمدیده می شتابد؛ چوپانان را کنار زده و با وجود خستگی فراوان ناشی از هشت شبانه روز راه پیمایی و گرسنگی مفرط، به تنهایی و بدون هیچ چشم داشتی، برای همه گوسفندان آن ها از چاه آب می کشد.

امام سجاد علیه السلام نیز در دعای بیستم صحیفه سجادیه، چنین معروض می دارد:
"خداوندا! به روان محمد و آل محمد رحمت فرست، و دست مرا در مبارزه با ظلم و اجحاف، توانا گردان، و به زبان من در برابر دشمن قدرت گفتار بخش، و بر قوم بدخواه پیروزم گردان! مقدّر فرمای که حلیه مردم حلیه گر را در هم بشکنم و دست ظالم را ازتعدّی و تجاوز کوتاه کنم و ... تهدید دشمنان را به هیچ انگارم و ...
پروردگارا! مقرر بفرمای که دست های من در خیر و صلاح مردم به کار افتد، و همچنان دست کارگر مرا از منت گذاری و دل آزاری ایمن دار، و زبان مرا از خودستایی و تفاخر خاموش فرمای!"

6- گذشت و بخشش: ورزش کار مسلمان باید دارای روحیه گذشت و بخشش باشد. وقتی در اوج قدرت و توانایی بوده و برخصم برتری و پیروزی یافته، بر او سخت نگیرد و در صدد انتقام جویی و صدمه زدن به حریف برنیاید. او باید عفو و گذشت را شکرانه پیروزی خویش قرار دهد. حضرت علی علیه السلام در این مورد می فرماید:
"اذا قدرت علی عدوّک فاجعل العفوعنه شکراً للقدرة علیه؛
هر گاه بر دشمنت دست یافتی، پس بخشش و گذشت از او را شکر و سپاس (نعمت) توانایی براو قرار ده."

"و ابظم الغیظ و تجاوز عند المقدرة، و احلم عند الغضب، و اصفح مع الدّولة تکن لک العاقبة؛

و خشم را فرو بنشان، و هنگام توانایی [از کیفر] بگذر، و هنگام تندخویی بردبار باش، و با وجود تسلط داشتن [از انتقام] دوری کن، تا برایت پاداش نیکو باشد."
7- پرهیز از غرور: ورزش کار هر چند نیرومند باشد، نباید به قدرت، توان و مقاماتی که دارد مغرور شود. او باید بداند همه نیروها و توان ها، از آن خداوند قادر متعال است. از این جهت است که نماز، به هنگام به پاخاستن می گوییم:

"بحول الله و قوّته اقوم واقعد؛

با توان و نیروی الله به پامی خیزم و می نشینم."

سرور شهیدان شاهد، حضرت امام حسین بن علی علیه السلام نیز وقتی که به لشکر انبوهی از دشمن حمله می برد و در میان بارانی از تیر، یک تنه آنان را وادار به گریز نموده و تعداد قابل توجهی از آنان را از دم تیغ خویش می گذراند، با صدای بلند و رسا می فرمود:
"لاحول و لا قوّة الا بالله العلی العظیم؛

هیچ توان و نیرویی، جز از ناحیه الله که بلند مرتبه و والا مقام است، وجود ندارد."

خداوند متعال نیز، همین مطلب را در قرآن مجید تذکر داده و می فرماید:
"انّ القوة لله جمیعاً؛

همه نیروها [بدون استثنا] از آن خداوند است."

پس دلیلی وجود ندارد که افراد نیرومند و ورزشکار به قوّت و توان خود مغرور شده، خدا را از یاد برده، و از آن در راه های غیر صحیح و غیر انسانی استفاده نمایند. حضرت سلیمان که دارای قدرت و حکومتی فوق العاده بود و وقتی اراده نموده بود که تخت بلقیس را از کاخش در سرزمین سبابه کاخ خود آورد، یکی از درباریانش در کم تر از یک چشم به هم زدن، این کار را برایش انجام داده بود، به این قدرت و عظمت فوق العاده ای که در اختیار داشت، مغرور نشده و می گوید:

"هذا من فضل ربّی لیبلونی ءاشکرام اکفر؛

این از فضل پروردگار من است، تا مرا آزمایش کند که آیا شکر او را به جا می آورم یا کفران [نعمت] می کنم."

بنابر این باید قدرت را از جانب خدا و وسیله ای برای آزمایش دانسته و به آن مغرور نشد. عاقبت غرور، شکست و سقوط است، شخص مغرور، حریف را دست کم گرفته، احتیاط را از دست داده و در نتیجه شکست می خورد. حضرت علی علیه السلام همین امر را آفت شجاعت دانسته و می فرماید:

"آفة الشّجاعة اضاعة الحزم؛

آفت شجاعت، از بین بردن تدبیر و هوشیاری است."

"آفة الشّجاعة استضعاف الخصم؛

آفت شجاعت، دشمن را ضعیف شمردن است."

اهمیت سلامتی و تربیت بدن از نظر فقه و سنّت :

در آیین مقدس اسلام، بر خلاف بسیاری از آیین های دیگر، بدن آدمی مورد تحقیر نیست. اسلام بدن انسان را چیزی بی ارزش نمی شمارد، زیرا بدن انسان ابزار تکامل روح است. تحقیر بدن، در حکم تحقیر شخصیت آدمی است و کسی که مرتکب این عمل شود، مستوجب کیفر و قصاص است.

اسلام برای صحت و سلامتی، ارزش و اهمیت ویژه ای قایل بوده و از این رو فقه و سنّت اسلامی از مطالب و دستور العمل هایی در این زمینه مملوّ است. از طرفی، رابطه تنگاتنگی بین ورزش و سلامتی وجود دارد، به گونه ای که به طور معمول کلمه "ورزش" به کلمه "تربیت بدنی" عطف شده و گفته می شود: "ورزش و تربیت بدنی."
یکی از مهم ترین عوامل اهمیت ورزش در این است که موجب "ایجاد، تقویت و یا حفظ سلامتی" می شود؛ بنابر این، چنان چه ورزش به گونه ای باشد که برای سلامتی انسان زیان آور باشد و یا ورزشکار آن قدر در راه ورزش به خود فشار آورد که سلامتی اش در مخاطره قرار گیرد، از نظر اسلام و همچنین عقلانی عالم، مردود خواهد بود.
در اسلام، احادیث و رهنمودهای فراوانی از بزرگان دین، جهت حفظ صحّت و تقویت بدن و پرداختن به آن، وارد شده است؛ از جمله می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
"الصّحّة افضل النّعم؛

صحت و سلامتی از هر نعمت دیگری بهتر و ارزشمندتر است."

"العجب لغفلة الحسّاد عن سلامة الاجساد؛

از این که حسودان در فکر سلامتی خویش نیستند، سخت در شگفتم."

"و انّ لبدنک علیک حقّاً؛

بی شک بدن تو بر تو حقوقی دارد [که باید آن ها را ادا کنی و به آن رسیدگی نمایی]."
"المومن القویّ خیر و احب من المومن الضّعیف؛

مومنی که قوی و نیرومند باشد، در نظر من از مومنی که ضعیف باشد، بهتر و دوست داشتنی تر است."

در این روایت، ارزش اصیل و واقعی، به ایمان اختصاص یافته و در مرحله بعد، قوّت مدنظر قرار گرفته است؛ یعنی آن چه باعث ارزش انسان می شود، همانا ایمان اوست. ضعیف ترین فرد با ایمان، از نیرومندترین شخص بی ایمان، به مراتب با ارزش تر بوده، بلکه با او قابل قیاس نیست. این همان مطلبی است که خداوند متعال آن را در قرآن مطرح نموده و می فرماید:

"انّ اکرمکم عندالله انقیکم؛

گرامی ترین شما در نزد خدا، آن کسی است که با تقواتر باشد."

اما با این فرض که دو نفر با ایمان وجود داشته باشند و از نظر درجه ایمان و تقوا نیز یکسان باشند، شخص با ایمانی که قوی است، یک نوع فضیلت نسبت به دیگری دارد، به خصوص اگر این قوّت را با زحمت و تلاش و ورزش کسب کرده باشد. همچنین اگر یک نفر با ایمان را در دو حالت "قوی" و "ضعیف" فرض کنیم، بدون تردید، همه حکم خواهند کرد که چنان چه قوی باشد، بهتر است تا این که ضعیف باشد. انسان قوی و سالم بهتر می تواند به بندگان خدا رسیدگی کند، بهترمی تواند فکر کند، بهتر می تواند کار کند و حتی بهتر و بیش تر می تواند عبادت کند.
در اسلام، احادیث فراوانی در باره استحمام و نظافت، و مسواک زدن، [تشویق به] کم خوری، [نهی از] پرخوری، خوردنی های حلال و حرام، خواص گیاهان، میوه ها و سایر خوراکی ها و همچنین سایر دستورات بهداشتی، وارد شده است.
در اسلام، حفظ صحت و سلامت واجب شمرده شده است. حتی اگر عباداتی، مانند نماز و روزه واجب، برای انسان مضر باشد، نه تنها جایز است ترک شود، بلکه واجب است که ترک شود، و در چنین مواردی، کار واجب به کار حرام مبدّل می گردد.
از نظر اسلام، چنان چه سلامتی انسان به واسطه عدم دست رس به غذای پاک و حلال به مخاطره بیفتد، وی می تواند از خوردنی ها و نوشیدنی هایی که پیش از آن بر او حرام بوده، استفاده نماید؛ و چنان چه مریض شود و بیماری اش جز با خوراکی هایی که حرام است (همچون مشروبات الکلی) مداوا نشود، می تواند با تجویز پزشک از آن خوراکی ها جهت مداوا استفاده نماید.

از نظر اسلام، چنان چه کسی به سلامتی دیگران لطمه وارد کند، چنان چه عمدی باشد، باید به سختی مجازات شود، و چنان چه عمدی نباشد نیز، باید مجازات مالی شده و دیه آن عضوی را که آسیب دیده، به صاحبش بپردازد

در اسلام، دستورات فراوانی در خصوص انتخاب همسر، زمان و مکان و نحوه آمیزش، تغذیه مادر در دوران بارداری وجود دارد، که از ناقص الخلقه بودن نوزاد جلوگیری نموده و باعث می شود که کودک، قوی، زیبا و باهوش باشد.

همچنین شیر مادر به عنوان بهترین غذا برای نوزاد و کودک شیر خوار معرفی شده، تا کودک بهتر رشد نموده، هوشش بیش تر شده و در مقابل بیماری های مصون تر باشد.
همچنین در اسلام، هر چیز زیان آوری که به جسم انسان لطمه وارد آورد، تحریم شده و این یک قاعده فقهی است که:

" کلّ مضرّحرام؛

هر چیزی که ضرر دارد، حرام است."

شهید مطهری در این مورد می نویسد:

"جای شک و تردید نیست که تعلیمات اسلام بر اساس حفظ و رشد و سلامت جسم است. علت حرمت بسیاری از این امور، مضر بودن آن ها به حال بدن است. یکی از مسلّمات فقه، این است که بسیاری از این امور به این دلیل تحریم شده اند که برای جسم انسان ضرر دارند.

و یک اصل کلی برای فقها مطرح است که هر چیزی که محرز بشود که برای جسم انسان مضر است- ولو هیچ دلیلی از قرآن و سنت نداشته باشد- قطعاً حرام است. البته این را هم می گویند که زیان ها بعضی معتدبه هستند و بعضی غیر معتدبه؛ یعنی زیان آن قدر کم است که قابل اعتنا نیست. اسلام در تکالیف خود حرج ایجاد نمی کند؛ یعنی این مقدارها را از نظر اسلام تحریم نمی کنند، به صورت مکروه ذکر می شود، یا می گویند: ترکش مستحب است، ولی اگر یک چیزی زیانش قطعی باشد و مسلّم بشود که زیان دارد، از نظر اسلام قطعاً حرام است..."

"اسلام آن جا که یک امر واجب (مانند روزه) احیاناً برای بدن مضر تشخیص داده شود، تکلیف آن را ساقط می کند، بلکه چنین روزه ای را حرام می داند. هر اعتیادی که برای بدن مضر باشد، از نظر اسلام حرام است. آداب و سنن بسیاری، در اسلام به خاطر بهداشت و سلامت بدن و ضع شده است."

"در سنّت، زیاد می بینیم که خوردن فلان میوه یا فلان سبزی، مثلاً مستحب است، چون دندان ها را محکم می کند؛ دیگری فلان بیماری را از بدن بیرون می برد، و این موارد در سنّت زیاد است که ملاک یک حرام یا یک مستحب و با یک مکروه، زیان رساندن یا مفید بودن و یا مفید نبودن است. فلان چیز برای معده خوب است، مستحب است."
در خواست سلامت و قوّه بدن از خداوند، جزء دعای مسلمانان است، چنان چه در دعای ابوحمزه ثمالی می خوانیم:

"اللّهم اعطنی السّعة فب الرّزق ... و الصّحّة فی الجسم و القوّة فی البدن؛

خداوندا! وسعت در روزی... و سلامتی در جسم و قوّت و توانایی در بدن را به من ارزانی فرما!"

و به طور خلاصه، ارزش بدن و سلامت آن در اسلام به حدی است که بعضی از دانشمندان اسلامی گفته اند: پیامبران الهی در آغاز نبوّت و رسالت خود باید سالم و از نقص بدنی، دور و بر کنار باشند.

آقای دکتر سید محمد باقر حجّتی، در این خصوص چنین می نگارد:

"سلامتی تن و بدن، یکی از شرایط قابلیت شخص برای تصدّی مقام نبوت و امامت و جانشینی پیامبر اکرم صلی الله علیه واله به شمار می آید که باید پیامبر و یا امامی که دارای منصب الهی هستند، از نظر جسم و بدن کامل تر و معتدل ترین مردم عصر خود باشند، چنان چه باید با هوش ترین و زیباترین آن ها باشند."

با توجه به مطالب فوق، روشن می شود که هیچ مکتب و آیینی در جهان وجود ندارد، که به اندازه اسلام، به صحت، سلامتی و شادابی انسان ها اهمیت داده باشد. در این جا به منظور روشن تر شدن مطلب و آشنایی با سیره علمای اسلام و حسن ختام مبحث، به فرمایش و سیره امام خمینی (ره)، بنیان گذار نظام جمهوری اسلامی، اشاره می نمایم.
آن حضرت در دیدار با گروهی از ورزش کاران فرمودند: "من ورزشکار نیستم، ولی ورزش کاران را دوست دارم". این دوست داشتن از ناحیه یک رهبر بزرگ و کم نظیر دینی، مربوط به میل شخصی نبوده، بلکه حاکی از نظر اسلام در مورد ورزش و ورزشکار بوده و تاییدی است بر پسندیده بودن ورزش از نظر اسلام؛ ولی این که فرمودند: "من ورزشکار نیستم"، بدین معناست که ورزشکار حرفه ای و رسمی نیستم، زیرا همه می دانند که ایشان تا سن 88 سالگی، همه روزه مقادیر زیادی پیاده روی می کرده و این سیره را تا روز قبل از انتقال به بیمارستان و واقع شدن تحت عمل جراحی [که به رحلت ایشان منجر شد] ادامه دادند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد